ترانزيستور ها را مي توان مشابه شير آب فرض كرد. با انگشت نمي تونيد جلوي خروج آب از لوله را بگيريد. يعني قدرتتون نمي رسه. اما زورتون مي رسه شير را ببنديد؟! علت چيست؟
ترانزيستور هم همينطور عمل مي كند. وقتي جريان اندكي به بيس ترانزيستور بدهيد از كلكتور به اميتر جريان زيادي عبور مي كند. شما توانستيد يك جريان زياد را با يك جريان كم كنترل كنيد.
مثلا يك فتوسل داريد كه 100 كيلواهم مقاومت داردو وقتي نور به آن مي تابد مقاومتش 1 كيلواهم مي شود. اگر بخواهيد يك لامپ 12 ولتي را با آن خاموش و روشن كنيد چه مي كنيد؟
بدون ترانزيستور نمي تونيد با اين فتوسل به لامپ فرمان بديد چون مقاومت 1 كيلواهم نمي تونه لامپ رو روشن كنه! فتوسل را بين 12 ولت و بيس ترانزيستور وصل مي كنيد و جرياني كه به بيس ترانزيستور مياد كافيه تا ترانزيستور جريان زياد لامپ را قطع و وصل كند.
ماسفت هم مثل ترانزيستور معموليست با اين فرق كه ماسفت نياز به جريان ندارد و با ولتاژ تحريك ميشه.
يعني اگر ولتاژ بين گيت و سورس از حدي بيشتر شود جريان از درين به سورس جاري مي شود.
ماسفت ها هم مثل ترانزيستورهاي BJT دو نوع دارند. نوع N و نوع P
در نوع N ولتاژ گيت بايد چند ولت بيشتر از ولتاژ سورس گردد تا جريان از درين به سورس جاري شود.
در نوع P ولتاژ گيت بايد چند ولت كمتر از سورس شود تا جريان از سورس به درين جاري شود.
پس در نوع P ما بايد ولتاژ مثبت تغذيه را به سورس بدهيم و بار را بين درين و زمين وصل كنيم. وقتي گيت ولتاژ تغذيه را داشته باشد ماسفت خاموش است و جرياني از تغذيه به بار نميرود. اما وقتي ولتاژ گيت را چند ولت كمتر از تغذيه كنيم ماسفت روشن مي شود و جريان از سورس به درين جاري مي شود.
ماسفت ها سرعت سوئيچينگ بالاتر از BJT دارند. يعني سريعتر خاموش يا روشن مي شوند. مزاياي ديگري هم دارند كه باعث شده است در مدارات سوئيچينگ ماسفتها جاي ترانزيستورهاي BJT را بگيرند.